محمد علی حاجی ده آبادی ، مهدی طاهری
میشل فوکو نهاد مجازات را ابزاری در راستای تولید و تداوم
قدرت میداند. هدف پژوهش حاضر بررسی جامعه‌شناختی تأثیر تحولات قدرت بر واکنش‌های
کیفری و ارائه پاسخ به این مسئله است که گذار از قدرت مبتنی بر خشونت به قدرت
مبتنی بر دیوان‌سالاری، چه تأثیری بر واکنش‌های کیفری بدنی در افغانستان داشته
است. نتایج به‌دست‌آمده حکایت از آن دارد که در الگوی قدرت مبتنی بر خشونت چون
امکان بهره‌گیری از فنون تولید حقیقت و انضباط را ندارد، مجازاتهای بدنی بیشترین
کاربرد را پیدا می‌کند اما در قدرت نهادی خشونت کیفری کاهش‌یافته، جای آن را
اقدامات اداری و انضباطی می‌گیرد. پژوهش حاضر با استفاده از روش تحقیق تحلیلی-
توصیفی، ابتدا به تحلیل منابع جرم انگاری پرداخته و سپس چارچوب نظری، نظریه فناوری
قدرت فوکو و در اخیر پیوند الگوهای قدرت با مجازاتهای بدنی در افغانستان را مورد
تحلیل قرار داده است.