محمد اکرم عارفی، محمد حسن فقیری
منازعه ای که بیش از دو دهه است در دارفور سودان ادامه دارد یکی از طولانیترین
و بغرنجترین منازعات قاره آفریقا به شمار میرود. مقاله حاضر در نظر دارد ماهیت
این منازعه و بحران را بررسی کرده و تلاشهای ناموفق معطوف به صلح در دارفور را با
توجه به ماهیت بحران به ارزیابی
بگیرد. هدف تحقیق حاضر شناسایی ماهیت
پیچیده سیاسی و غیر سیاسی منازعه و بحران دارفور است تا بتواند به چرایی ناکامی
تلاشهای معطوف به صلح در این بحران پاسخی فراهم نماید. این تحقیق میتواند به لحاظ
نظری در شناسایی پیچیدگیهای حل بحرانهای مشابه کمک نماید. روش تحقیق حاضر به لحاظ
گردآوری اطلاعات، اسنادی است که از منابع معتبر گردآوری شده و به صورت توصیفی-
تحلیلی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که سودان
به لحاظ اجتماعی دارای گروه های قومی، اجتماعی و فرهنگی متکثر با بافت قبیلهای
میباشد. این گروهها تحت تأثیر عوامل اقتصادی، اجتماعی و سیاسی وارد درگیریهای
خونینی باهم دیگر گردیده اند. از طرف دیگر دولت اقتدارگرای سودان نیز به دلیل ماهیت
قومی و سیاستهای نا منعطف و نامتوازن خود نتوانسته مناسبات برابرانه میان اقوام
برقرار نماید که این امر به سیاسی شدن منازعه و گشوده شدن جبهه دیگری میان دولت و قبایل ساکن در دارفور منجر شده
است. دولت سودان با میانجیگری کشورهای منطقه و سازمان ملل تا کنون چندین موافقت
نامه را با شورشیان دارفور به امضا رسانده اما به دلیل عدام اراده جدی دولت
اقتدارگرای مرکزی و نیز دخالتهای بعضی کشورهای منطقه و فرامنطقه، این روند به یک
صلح پایدار منتهی نگردیده است.
واژههای کلیدی: منازعه، بحران،
جنبش عدالت و برابری، دارفور، توافقنامه صلح.